بررسی شخصیت دلقک در نمایشنامه های شکسپیر و تطبیق آن با شخصیت سیاه در نمایش ایرانی

thesis
abstract

این پژوهش به بررسی نقش دلقک ها و نمایش های شادی آور در دو برهه ی تاریخی: دوره ی الیزابتین در انگلستان و دوران ناصرالدین شاه قاجاردر ایران، می پردازد. هدف از این پژوهش یکی بررسی شرایط اجتماعی دو دوره وتأثیر حکومت ها در ایجاد شرایط کارناوالی در نمایش ها از یک سو و از سوی دیگر، بررسی عناصر کارناوالیته در نمایش ها و دلقک های این دو دوره، می باشد. در این پژوهش سعی شده است بر اساس نظریات کارناوال میخاییل باختین به بررسی نمایش ها و شخصیت دلقک ها در این دو برهه و این دو جامعه پرداخته شود. بدین منظور، ابتدا به بررسی زندگی شکسپیر، دوره ی اجتماعی الیزابتین و نقش پادشاهی در روند توسعه ی نمایش در آن دوران، هم چنین تاریخچه ی نمایش و دلقک در انگلستان پرداخته می شود. سپس به بررسی نمایش در ایران به ویژه در دوره ی ناصرالدین شاه قاجار، دوره ی تاریخی و اجتماعی ناصرالدین شاه، نقش سلطنت و ویژگی های اجتماعی در نمایش های آن دوره، هم چنین نقش دلقک ها در دربار و نمایش پرداخته شده است. در نهایت با بررسی زندگی و اندیشه های باختین و با تأکید بر سه عنصر گفتگوگرایی، رئالیسم گروتسک و کارناوالیته، به بررسی عناصر کارناوالی در نمایش ها و دلقک های این دو دوره ، هم چنین به نقش گروتسک وار این دلقکان و نمایش های کارناوالی در اشتراک مردم در فعالیت های اجتماعی و آزاد سازی انرژی جمعی و هم چنین ایجاد حس آزادی وآرامش موقت در شرایط دشوار سلطنت می پردازد. با توجه به زمینه ی تاریخی حوزه ی مطالعاتی، روش پژوهش این رساله به صورت اسنادی- تحلیلی می باشد. به منظور بررسی شرایط تاریخی و اجتماعی دو دوره، ابتدا از منابع و اسناد کتابخانه ای و تاریخی استفاده و در پایان به تحلیل، ارزیابی و تطبیق آن ها پرداخته شده است.

similar resources

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

full text

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

full text

تطبیق شخصیت پردازی در داستان های کوتاه ایرانی و خارجی

در ادامة پیش فرضیة مطرح شده درخصوص امکان استفاده از ریاضیات در تجزیه و تحلیل های ادبی و به ویژه داستان کوتاه، در بررسی حاضر، چشم اندازی به نظریة سیستم ها و چگونگی استفاده از آن در تحلیل داستان کوتاه گشوده شده است. بحث به داستان کوتاه محدود شده و در همین راستا شخصیت پردازی و به ویژه نحوة ارتباط شخصیت ها در آغاز و پایان داستان با استفاده از برخی اصول نظریة سیستم ها ارزیابی شده است. مهم ترین نتایج...

full text

تطبیق شخصیت پردازی در داستان های کوتاه ایرانی و خارجی

در ادامة پیش فرضیة مطرح شده درخصوص امکان استفاده از ریاضیات در تجزیه و تحلیل های ادبی و به ویژه داستان کوتاه، در بررسی حاضر، چشم اندازی به نظریة سیستم ها و چگونگی استفاده از آن در تحلیل داستان کوتاه گشوده شده است. بحث به داستان کوتاه محدود شده و در همین راستا شخصیت پردازی و به ویژه نحوة ارتباط شخصیت ها در آغاز و پایان داستان با استفاده از برخی اصول نظریة سیستم ها ارزیابی شده است. مهم ترین نتایج...

full text

دلقک واژگون به مثابه ی گونه ی تغییر یافته ی دلقک ایرانی (بررسی موردی شخصیت داود در نمایشنامه لبخند باشکوه آقای گیل)

چکیده هر تیپ شخصیتی برخاسته از فرهنگ مردمی در سیر زمان و متأثر از شرایط اجتماعی دچار تغییراتی می شود که او را نسبت به گونه ی اصلی متفاوت و گاه متضاد می سازد. دلقک نمایش های سنتی ایران، یعنی سیاهِ سیاه بازی و مبارک در خیم هشب بازی متأثر از گونه های تباری مانند دلقک های دربار، و میدانی، ویژگی طن زآفرینی و آگاه یبخشی داشت هاند؛ اما این تیپ شخصیتی در طول زمان دچار تغییراتی شده است که بررسی آن ن...

full text

بررسی اختلال شخصیت «نمایشی» در آموزه‌های اسلامی و تطبیق آن با یافته های روان‌شناسی

یکی از انواع اختلالات شخصیتی مطرح در حوزه‌ی دانش روان‌شناسی، «اختلال شخصیت نمایشی» است. این اختلالالگوی فراگیر تهییج‌پذیری و توجه‌خواهی مفرط استکهدر روند آن هیجانات و عواطف فرد به نشانه‌های جسمانی‌تبدیل می‌شود. مشابه این اختلال در آموزه‌های اسلامی مطرح است. پژوهش حاضر در نظر دارد،ضمن ارائه‌ی نتایجبررسی این اختلال در آموزه‌های اسلامی؛ میزان هم‌گرایی یافته‌های روان‌شناسی با این آموزه‌ها رانشان ده...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023